فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

 گرسنگی و تشنگی را به این علت در عالم ماده قرار داده اند ؛ تا تو به نیاز بدنت پی ببری . بدن تو با نشان دادن

گرسنگی به تو می فهماند که طالب غذا است و با زبان بی زبانی به تو می گوید : به من غذا بده تا رشد کنم و زنده بمانم .

اصولا هر چیزی که در عالم دنیا و در پایین هست ، صورت برتر آن در عالم بالا قرار دارد . خداوند متعال گرسنگی

را در عالم ماده قرار داده تا ما با گرسنه شدن در عالم پایین ، گرسنگی در عالم بالا را ادراک کنیم .یعنی بفهمیم

که وجود ما گرسنه ی یک چیز برتر و بالایی است ؛ و ما باید آن غذای حقیقی روح را بیابیم .

 همان گونه که اگر ما به جسممان  غذا ندهیم ؛ از شدت ضعف بیمار می شود و به طرف

غذای کاذب می دود تا خود را سیر کند . روح هم اگر غذای اصلی و حقیقی خود را نیابد و همچنان او را گرسنه

بگذاری ؛ به طرف غذای کاذب  جسم حمله ور شده و به آن چنگ می زند ؛ و به یک سیری کاذب می رسد و

دیگر دنبال غذای اصلی و انسانی خود نمی گردد و روز به روز از انسانیت فاصله می گیرد ؛

همچنان که شما خود شاهد هستید که امروز روح بشریت به قدری تشنه و گرسنه رها شده که

متوهّمانه نه تنها به غذای جسمانی خود بلکه به غذای جسمانی دیگران هم چنگ می زند و این سیری

کاذبانه تا آنجا پیش می رود تا حیات را از دست بدهد .

 

 

 

 


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم .

1_  انسان در مرتبه ی اول به علت اینکه جهل دارد و نادان است ؛ گناه می کند . 

2_ در مرتبه ی دوم چون عقوبت گناه را نمی فهمد ، باز آن گناه را تکرار می کند .

3_ با تکرار و مداومت بر گناه ، کم کم با آن گناه ، انس می گیرد و به آن مشغول می شود .

4_ شیطان ، گناه را در نظرش جذّاب و شیرین جلوه می دهد و قرین و همدم او می شود .

5_ کم کم او با میل و رغبت خودش در آن گناه زندانی می شود و از این زندانی شدن هم ناراضی نیست .

6_  عقلش نمی رسد که در کجا زندانی شده و فهم و ادراک هم ندارد که باید کمک بخواهد .

 

7_  در این زمان گناه جزء ملکات او می شود و او دیگر حاضر نیست آن گناه را ترک کند.  

8_  دیگر نه پند و اندرز به گوشش نمی رود ، و  نه می تواند از عالم گناه خارج شود 

 در ادامه مطلب با ما همراه باشید ....

 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

تو وقتی خودت صاحب یک بچه ی وافعی هستی که باید او را نوازش و مراقبت کنی ؛ اما در شبانه روز به عروسکت مشغولی و او را نوازش می کنی و متوهّمانه به او آب و غذا می دهی و

 بچه ات را رها کرده ای ؛ باید انتظار این را هم داشته باشی که این بچه ، فردا رشد کافی و لازم را نخواهد داشت و این کمبود محبت امروز را فردا ، از کاسه ی دیگران گدایی خواهد کرد.

فردای قیامت ، هرکس بر سفره ی خود میهمان است . یعنی همان ضرب المثل معروف که امروز تو هر چه کاشتی ؛ فردا آن را درو می کنی . پس امروز در طول شبانه روز

ببین در کدام سمت و سویی ! و به کدام کودک خود غذا می دهی ؟ آیا کودک جسم را می پرورانی و کودک جان را رها کرده ا ی ؟ که در این صورت فردا بیچاره ای ! چرا و به چه دلیل ؟ !

به دلیل اینکه اگر تو امروز با حماقت فقط و فقط به کودک جسم پرداخته ای و از کودک جانت غافل بو ده ای ؛ خب عزیز من ! کودک جسم تو  متعلق به دنیاست و

به عالم ماده و طبیعت تعلّق دارد ؛ غذای او از طبیعت است و در طبیعت رشد می کند و بزرگ می شود و در آخر در همین طبیعت و در خاک دنیا باید بماند و

تو نمی توانی آن را با خود به عالم بالا ببری ؛ چون جسم از ماده است و ثقل و وزن دارد و فانی می شود و بقا ندارد . تو امروز اگر قدری از جوانی ات عبور کرده باشی ؛

وقتی به پشت سرت نگاه می کنی و گذشته ات را می یابی ؛ می بینی که با گذشت زمان چقدر انرژی ها از دست داده ای و

ضعف و ناتوانی خودت را و زوال و نابودی جسم را در سفیدی مو و درد مفاصل و غیره و ذلک می بینی ؛

خودت را (خود عالی ) را که نمی توانی گول بزنی ؛ او می داند که جسم فانی است ! هرچند که تو او را آنقدر غرق در طبیعت کنی که این فانی بودن را فراموش کند ، 

اما به هر حال.........   چند صباحی دیگر باید به ناچار و از روی جبر این جسم را رها کنی و در خاک دنیا دفن کنی و به اتّفاق کودک جانت تشریف فرما به عالم بالا شوی .

پس فقط و فقط تو می توانی کودکی که با جان تو آمیخته است را با خود به عالم معنا ببری . حال چقدر تو او را پرورانده ای و....

در ادامه مطلب به همراه ما باشید...    

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

تا رسیدن به خود عالی و آن فیض مقدس !

از کجا باید رفت ؟!    از کدام جاده و راه ؟

از کدام سو به آن وادی راه باید رفت ؟

جاده مه آلود و من با پای لنگ

با قدم های چنین سست ،

بدون مرکب راه ، تا کجا باید رفت ؟

از سماء تا به ثری ، پرت شدم

من به این خانه ی تن !

از کجا تا به سماء باید رفت ؟

تا رسیدن به سماء ،

توشه ی راه می خواهد

از کجا توشه ی راه بردارم ؟!

تا به آن خانه ی خضرای وجود ،

تا  کجا ...     باید رفت ؟!

   شعر از ایرانمنش  


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

گندم برای اینکه آرد شود ؛ باید فشار بکشد یعنی محال است بدون فشار بتوان گندم را آرد کرد . بعد از پایان این مرحله اگر میل دارد به رتبه ی بالاتر برود و می خواهد به پختگی برسد باید علاوه بر آن فشار ، با اراده و بارغبت به

آتش رود ، چون پخته شدن = با سوختن است .

 نمی شود بدون آتش ، پخته شود .

انسان در ابتدای سلوک و وارد شدن به عالم معنا ؛ باید فشار ابتدایی را بپذیرد و آن را تحمّل کند . زمانی که وجودش در این فشار کشیدن ها رشد کرد و بالا رفت ، اگر می خواهد به مرتبه ی بالاتر وجودش و به پختگی برتری

برسد ؛  باید بعد از این فشار ، در لابلای آتش مصیبتها و دردها ، پخته شود تا بالا رود و عروج کند . نان بعد از پخته شدن  قرب پیدا می کند و انسانها برای بدست آوردن آن ، صفّ می کشند و آن را خریداری می کنند تا بخورند ، چون نان بعد از پخته شدن قابل خوردن می شود و قابلیت پیدا می کند که با انسان همراه  شده و با خون او یکی شود .

انسان بعد از عبور از بلاها و فشارها و بعد از پخته شدن با ولیّ همراه می شود و ....


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

شما وقتی به یک سفر ده روزه به مشهد مقدس سفر می کنید و در مسافرخانه ، اتاقی را برای اقامت به امانت می گیرید ؛ هر زمان که می خواهید از مسافر خانه خارج شوید ؛ طبیعتا کلید را به صاحب مسافر خانه می دهید و باز در زمانی که برگشتید آن را تحویل می گیرید ، این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید تا زمانی که هنوز مدت ده روزتان تمام نشده ، ادامه دارد ....

 لذا در بین این مدت شما هر زمان که مراجعه کنید ؛ کلید را به شما می دهند ، اما روز آخر بعد از خداحافظی و تصفیه حساب وقتی کلید را برای آخرین بار به صاحب مسافر خانه تحویل می دهید تا به وطن برگردید... احساس می کنید چقدر زمان به سرعت گذشت و باید برگردید .

حال بعد از تصفیه ، اگر دلتان بخواهد فقط یک روز یا یک ساعت دیگر در آن اتاق ساکن شوید و دوباره آن کلید را بخواهید ؛ آیا باز کلید را به شما می دهند ؟ نه هرگز !    

انسان ها به مدت محدودی در این دار دنیا  و در این مسافر خانه ی دنیا آمده اند و تا وقت و مدتی معلوم و معین شده به آنها اجازه ی اقامت در این دار دنیا را داده اند ؛ کلید یک خانه از این مسافر خانه ، فعلا در دست توست . هر روز که به پایان می رسد و شب فرا می رسد ؛ همه باید آن کلید روح را تحویل صاحب خانه دهیم . یعنی زمانی که خواب به چشمانت می آید و تو

باید آن روحی که به امانت گرفته ای را موقتا به صاحب آن تحویل دهی و فردا صبح با روشن شدن زمین ( زمین وجودت ) دوباره آن را از او تحویل بگیری . این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید روح هر روز و شب تا زمانی که هنوز مدت تو به پایان نرسیده همچنان ادامه دارد ....

لذا در بین این مدت باقی مانده شما هرزمان که از خواب نازتان بیدار  شدید ؛ او با مهربانی تامّ  روح گران قدر را که تا امروز قدر آن را ندانسته ای ؛ باز به تو می بخشد و تو باز با غفلت آن را تحویل می گیری بدون کوچکترین سپاس !! !   مجددا شب می شود و تو بدون هیچ گونه بهره برداری او را چه آسان تحویل می دهی ؛ بدون آنکه بدانی آیا فردا صبح باز هم آن را به من تحویل می دهند ؟ 

بله در هر روز و شب تو مفت و مجانی گوهری گرانقدر را در غفلت ، تحویل می گیری و تحویل می دهی تا.....

تا پایان اقامت تو در این مسافر خانه ی دنیا فرا رسد و روح را به تمام و کمال از تو می گیرند و دیگر در آن بازگشتی نیست ، چون تو با دنیا تصفیه کرده ای ، لذا باید به وطن برگردی .............و دیگر حتی به اندازه ی یک چشم بر هم زدن هم به تو اجازه ی ماندن نمی دهند ؛ پس امروز را دریااااااااااااااااب !

  

 

        


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

یک حیوان که دائم سرش رو به پایین است و مشغول چریدن است ، فقط جلوی پای خودش را می بیند ؛ دائم دهانش رو به پایین باز است و دنبال غذا می گردد تا بخورد . یعنی در تمام روز از صبح که چشم باز می کند ، تا شب

در این مشغول است . وقتی هم غذایی بیابد آنقدر می خورد تا سنگین شود ؛ بعد خودبخود در خوابی عمیق فرو می رود و بعد از بیداری باز سرش رو به زمین است و دنبال غذا می گردد . لذا این خو کردن و انس با طبیعت او را

در همین وضعیت رو به پایین نگه می دارد تا زمانی که او را به کشتارگاه می برند و کارد را بالای سرش می بیند . البته کمال گوسفند در همین است و مآموریت او در زمین همین است که فربه شود تا با خون و گوشت

انسان عجین شود . این مثال فقط برای درک بهتر مطلب است که گوسفند ، حیوان است و به اقتضای حیوانیتش فقط باید بچرد و بخورد .

خداوند تمام موجودات زمین را در چهار گروه خلق کرده : 1- جماد   2- نبات    3-حیوان   4- انسان

 جماد مانند سنگ که حرکت ندارد و نبات مانند سبزه و گل که از جماد بالاتر است چون حرکت و رشد دارد . حیوان مانند گوسفند که از نبات بالاتر است چون علاوه بر حرکت و رشد ، قوّه ی غضبیه و شهویه دارد و می تواند

بدود ، به ما حمله کند . و انسان که از حیوان بالاتر است ؛ چون علاوه بر حرکت و رشد نباتی و حیوانی و قوّه ی غضبیه و شهویه ؛ دارای عقل است و با فعال کردن عقلش میتواند به تمام عوالم وجودش دست پیدا کند .

متأسفانه امروزه اکثریت آن را راکد رها کرده اند ، لذا مرتبه ی آنها از حیوان هم پایین تر آمده  . انسانی که انسانیت خویش را فراموش کرده و به زندگی حیوانی خود خو کرده ، آنقدر سرش را در طبیعت فرو کرده و آن خود

عالی را در این آغل دانی تن اسیر کرده که به مرور زمان .......... در ادامه مطلب با ما همراه  باشید .  

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

ارتباط با عالم ماده فقط با پنج حواس ظاهری امکان پذیر است ؛ یعنی عالم ماده متناسب با ماده بودنش ، چشم و گوش مادی را می طلبد که تو با آن ارتباط برقرار کنی . حال اگر  این آلت چشم و گوش ، آثارش را ( آثار دیدن و شنیدن را ) از دست بدهد ؛ دیگر تو نمی توانی با عالم دنیا به راحتی ارتباط برقرار کنی . پس به هر اندازه که دید چشم تو و شنوایی گوش تو کم شود ؛ به همان اندازه هم ارتباط تو با این عالم کمرنگ خواهد شد و تو نمی توانی از صداها و دیدنی های عالم ماده اثر بگیری . بله صداها و دیدنی های عالم ماده سر جای خودش هست ؛اما من به علت نداشتن آلت بینایی و شنوایی نمی توانم با آنان ارتباط برقرار کنم و رفته رفته این به قطع ارتباط منجر می شود .

انسان به مرور زمان بر اثر ارتکاب گناه چشم و گوش و انجام محرمات و .... ارتباط خود را با عالم ملکوت کم می کند . بله شنیدنی ها و دیدنی های عالم ملکوت سرجای خودش هست ؛ اما من به علت اینکه چشم و گوش دلم را بر اثر گناهان پی در پی " کور و کر "کرده ام ؛ نه صدای ملکوتیان را می شنوم و نه چیزی از آن عالم را می بینم و دریافت می کنم و علت و مسبّب این قطع ارتباط هم خودم هستم . البته اگر تا زمانی که زنده هستم و

مهلت دارم ؛ به این قطع شدن ارتباط پی ببرم و در صدد  توبه و جبران  آن برآیم ؛ خداوند مهربان که این برگشت و پشیمانی مرا می بیند ، برسر راه من راهنما و استاد ی قرار می دهد تا معالجه شوم و بینایی و شنوایی دلم را بدست آورم .حال اگر من بی توجه و با حماقت فقط دلم به دیدنی ها و شنیدنی های این دنیا خوش باشد و نتوانم به شنوایی و بینایی دلم دست پیدا کنم ، هم امروز نمی توانم به عوالم وجود و ملکوت و به خانه ی خضرای وجودم راه پیدا کنم و هم فردا  از دیدنی ها و شنیدنی های آنجا محروم خواهم بود ! چون این چشم و گوش دلم را باید در این دنیا فعال می کردم که نکردم .  خودم کردم که ............قران می فرماید:" ولا تکونوا کالذین نسوالله .......... "و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد . آنان همان فاسقانند ."

   


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

همه می دانیم که ما دو نوع روزی داریم  : 1- روزی مادی     2- روزی معنوی

روزی مادی به کجای شما می رسد ؟ به ماده و جسم و اعضای بدن  

 شما وقتی سرسفره می نشینید و غذا میل می کنید با کدام عضو بدنتان خدا را شکر می گویید ؟ بله با زبان

پس روزی مادی را باید با زبان مادی شکر کرد . حال وقتی خدا به تو روزی معنوی می دهد ؛ آن را چگونه باید شکر کرد ؟!

مثلا به تو علم می دهد و تو یاد می گیری چگونه زندگی کنی تا به سعادت برسی ! خب این نعمت علم را چگونه می خواهی سپاس بگویی ؟

جسم تو غذا خورد و گفت : "الحمد لله " اما روح تو وقتی غذا ی متناسب با خودش را می خورد ، این شکر فقط با زبان میسّر نمی شود و شکری دیگر می طلبد .

پس شکر هم بر دو بخش است : 1- شکر زبانی      2- شکر عملی

روح من وقتی علم را گرفت و به جانش رفت و رشد کرد ؛ هم به زبان باید بگوید : خدایا شکر و سپاس که برای من حقایق را باز کردی و هم باید به آنچه یاد گرفته عمل کند .

و این عمل به آنچه یاد گرفته می شود  >>>  شکر عملی 

 پس آنجا که گفته اند شکر نعمت ، نعمتت افزون کند ؛ منظور یک شکر زبانی و اعتباری نیست  ، بلکه منظور حقیقت و باطن شکر است که باید آن را بجا آوری .

 یعنی اگر شما به این چند خط که یاد گرفتی ، عمل کنی ، در ازای آن ده صفحه ی دیگر به تو یاد می دهد و اگر به ده صفحه عمل کردی ؛ صد صفحه یادت می دهد

و تو در این یاد گیری و عمل تا آنجا پیش می روی که دیگر به کتاب و معلومات دیگران احتیاجی نداری ! اینجاست که تو به علم لدنّی دست پیدا می کنی و به علمی ناب می رسی ؟؟؟

همان گونه که آیت الله بهجت (رضوان الله علیه ) هم مکرر فرموده اند : به آنچه می دانید (به معلومات ) عمل کنید تا آنچه نمی دانید و برایتان مجهول است برایتان معلوم و روشن شود .

    

    

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

قران، نسخه ی درست زندگی کردن است ؛ برای کجای انسان ؟ برای روح و جان ما

یعنی خداوند متعال قران را به وسیله پیغمبرش (ص) برای ما فرستاده تا ما با عمل به این نسخه به کمال و سعادت و آرامش برسیم .قران زنده است و تو در صورتی می توانی با قران به حیات طیبه دست پیدا کنی ؛

که با قران ارتباط برقرار کنی . راه ارتباط با قران ، انس گرفتن با قران است و تو فقط با عمل به قران می توانی با این انس برسی ،وقتی تو با قران  انس گرفتی ؛ او تو را زنده می کند ، حیات می دهد و به سعادت و به آرامش می رساند . همان جور که تو وقتی در اثر یک بیماری به پزشک مراجعه می کنی و

پزشک برایت نسخه می پیچد و یک سری دارو را ردیف می کند و می گوید : این قرص را شش ساعت یکبار و آن یکی را دوازده ساعت یکبار باید بخوری ؛و هر چند که دارو تلخ است ؛ اما پزشک اصرار دارد که تو حتما بخوری ،

چون تنها هدف او این است که تو هر چه زودتر سلامتی ات را بدست آوری .

حال تو در صورتی معالجه می شوی که دستور پزشک را مو به مو عمل کنی ؛ اما اگر بگویی : من دلم می خواهد همه ی قرص ها را یکجا بخورم تا زودتر خوب شوم و نسخه را برعکس عمل کنی ،خب نتیجه را هم برعکس می بینی و نه تنها به سلامتی نمی رسی ؛ بلکه از بیجا مصرف کردن ، ممکن است مسموم هم بشوی .

خداوند قران را به عنوان نسخه ی وجودی برای تک تک ما فرستاده و تو در صورتی که درست به این نسخه عمل کنی ، می توانی به نتیجه هم برسی. اما اگر بر عکس عمل کنی ، مثلا پنج نوبت نماز (صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء ) را بگویی :دلم می خواهد تمام نمازها را یکجا و در یک ساعت بخوانم ؛

یا در مورد حجاب و پوشش لجاجت به خرج دهی ونخواهی قبول کنی ؛

آنجا که قران " در سوره نور آیه ی31 "  می فرماید :

" وقل للمؤ منات یغضضن من ابصارهنّ .........................." و به زنان با ایمان بگو :

دیدگان خود را (از نامحرم ) فرو بندند و دامان خویش را حفظ کنند و

زینت خود را جز آنچه نمایان است (مانند دست وصورت )آشکار نسازند ،

 " ولیضربن بخمرهن علی جیوبهنّ ................"

"و باید روسری های خود را بر سینه های خویش فرو اندازند و ....."

و.... هر کس که مایل است بیشتر بداند ، مراجعه کند به این سوره . 

 


برچسب‌ها:

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سحر دانلود