بسم الله الرحمن الرحیم
از بزرگان نقل است روزی جبرئیل خدمت حق تعالی عرض کرد : می خواهم ملک یک مؤمن را در بهشت ببینم . این بود که سه هزار سال با حرکت نوری رفت و رفت و به جایی نرسید . از حق تعالی قدرت گرفت و سه هزار سال دیگر رفت و رفت ... و باز سه هزار سال دیگر .... تا در نهایت به پهناوری از وسعت زیبایی ها رسید که حوریه ی زیبا چشمی از گوشه ی دریچه ای سر بیرون آورد و عرضه داشت : خودت را خسته نکن ؛ من کنیز آن مؤمن بهشتی ام که تو تازه در اول ملک او قدم گذاشته ای !
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
عشق ورزی
شناخت ولی نعمت
در محضر آیت اله بهجت قدس سره
فضیلت ذکر علی علیه السلام
راز مشکلات زندگی 2
تولی دیگر (14)
اجازه ظهور
راضی بودن به کردار دیگران
اولین مصیبت عالم
عید ولایت مبارک
نشانه کمبود انواع ویتامین ها
این الرجبیون
گذشته ی ما...
برای عرض ادب مردم شام
لب های عطشان
پاکسازی ضمیر4
پاکسازی ضمیر 3
امامت در صحیفه سجادیه