فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

در نظر بگیر تو اگر گنگ و کر باشی وبه حسب تصادف چشم هایت را هم از دست داده باشی ،

دیگر ارتباط تو با عالم دنیا کم تر می شود .

حال اگر مادرت در مقابل تو بنشیند و هی بگوید : دخترم من در کنار تو هستم غصه نخور .

تو نه صدای مادر را می شنوی و نه مادر را می بینی که دارد به تو محبت می کند ،

در افکار ودر خیالاتت در توهم خودت از مادر دلخوری !

که مادر چرا مرا رها کردی و به دیدارم نمی آیی ؟!

مادر فقط با لمس کردن دستهایت می تواند به تو بفهماند در کنار توست .

 ودائم با تکان دادن تو سعی دارد ، به تو بگوید دهانت را باز کن تا به دهانت غذا بگذارد ،

تو غذا را می خوری و می فهمی کسی دارد به دهانت غذا می گذارد ،

از او تشکر نمی کنی هیچ  ، بلکه دائم دهانت به شکایت باز است .

من نه گوش شنوایی دارم تا صدای منعم خود را بشنوم ،

ونه چشم بینایی دارم که ببینم او همیشه در کنار من و به یاد من است ،

هرچه به من می گوید : دهانت را باز کن تا به جانت معارف را بریزم  ،

اما من همچنان دهان جانم بسته است  و زبانم به شکایت او باز !

و هی می گویم : چرا امام زمان (عج) به من نظر نداری !

او با تکان دادن من ( با مصیبتها و فشارها ) هی مرا تکان می دهد ، تا من دهان جانم را باز کنم ،

وقتی هم دهانم را باز میکنم با مهربانی لقمه ای از معارف را به من می چشاند ، 

من می خورم ولذت وشیرینی آنرا هم می چشم ،

اما ادراک نمی کنم این غذای خوشمزه از طرف کی بود ؟!

واین ولی نعمت زیبا را نمی بینم تا حداقل از او تشکر کنم. 

  


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 30 آذر 1392برچسب:مادر ,ولی نعمت, | 10:56 | نویسنده : ایرانمنش |

 بسم الله الرحمن الرحیم

  پارچه فروشی که دزد به مغازه اش دستبرد زده و پولهای موجود در مغازه اش را ربوده ،

  این پارچه فروش ضرر کرده  نه زیان ،چون یک مقداری از مالش را از دست داده، اما

 هنوز اصل سرمایه اش را دارد و می تواند دومرتبه آن سرمایه را به جریان بیندازد وسود کند .

 اما یخ فروشی که تمام سرمایه ی زندگیش " یخ " است ، اگر برای فروش یخها مشتری نیابد ، زیان کرده  

چون کل سرمایه اش در حال آب شدن است  و لحظه به لحظه دارد این سرمایه را از دست می دهد .

پس سرمایه ای که در آن سود نباشد ، بلکه هر دم در حال نابودی باشد را می گوییم زیان !

انسان دائم در زیان کاری است و در هر شبانه روز دارد این سرمایه ی عمرش را

به رایگان از دست می دهد هر روز به جای اینکه در مسیر کمالات روحش حرکت کند

و این سرمایه ی عمرش را در بازار سود به جریان بیندازد ،

در جاذبه های شوم ( زر ، زور ، تزویر ) بیشتر فرو می رود .

آنقدر این سرمایه ی عمر انسان گرانبها ومهم است

که قران در سوره ی والعصر همراه با آوردن " واو قسم " می فرماید :

" والعصر   ان الانسان لفی خسر "   قسم به عصر ،

قسم به عصاره ی وجود که براستی انسان در زیان کاری است .

در این آیه با تآکید حرف " ان " و حرف " ل " وبا قسم خوردن 

و آوردن "  ال "   الانسان  یعنی تمام انسانها در زیانند مگر ..

 " الا الذین امنوا وعملوا الصاحات .... "  مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 30 آذر 1392برچسب:والعصر , انسان در زیان کاری است , ضرر و زیان , | 7:46 | نویسنده : ایرانمنش |

سؤال شد از آیت الله بهجت ( رضوان الله علیه ) که چه کنیم در نماز حضور قلب داشته باشیم ؟

فرمودند :  " اول وقت با توجه به نماز وارد نماز شوید و هنگام خواندن حمد و سوره به معنای آن توجه کنیم تا

 این ارتباط حفظ شود " ونیز فرمودند :

" یکی از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست وچهار ساعت باید

حواس باصره ، سامعه ، و... خودرا کنترل کنیم ، زیرا برای تحصیل حضور قلب  ،

باید مقدماتی را فراهم کرد باید در طول روز گوش ، چشم و سایر اعضاءوجوارح خودرا کنترل کنیم .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 29 آذر 1392برچسب:, | 8:59 | نویسنده : ایرانمنش |


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, | 12:46 | نویسنده : ایرانمنش |

علامت اینکه الان زمستان است ، این است که برف و باران ببارد .

اگر برف وباران نبارد ، زمستان صوری است نه واقعی .

یعنی ظاهرا زمستان است و هوا هم سرد است ،

اما این زمستان به حال زمین سودی ندارد ،

 درست مانند شخصی که مسلمان است و فقط وفقط  ظاهر اسلام را دارد ، یعنی یک اسلام صوری دارد و به

 ظاهر نماز وروزه وحجاب و غیره را هم دارد ، اما چون آثار نماز و... را در وجودش نمیتوان دید

 پس او هنوز به مرحله ی ایمان نرسیده و هر عملی هم بدون ایمان که ثمر نمی دهد .

 بله سردی هوا نشان از زمستان است  ، اما آثار زمستان را  < وجود برف وبارن >را نمی توان دید

و هیچ بذری هم بدون آب که ثمر نمی دهد .

قبلا گفتیم ایمان ، عقل را روشن می کند و شخص با این روشنایی ایمان ، خوبی وبدی را از هم تشخیص می

دهد  . ایمان با علم ومعرفت باور می شود وبعد از این باروری، وجود ثمر می دهد. 

< باطن آب ، علم است . یعنی به زمین خاکی باید آب دهی ، اما به زمین وجودت باید علم ومعرفت بدهی >  .

بله مسلمان است و ظاهر اسلام را هم دارد اما چون در بطنش ایمان را ندارد ،

پس نمی توان گفت این اسلام به حالش سودمند است . 

بله هوا سرد است وظاهرا زمستان است اما چون در بطن زمین آب نیست ،

پس نمی توان گفت این زمستان به حال زمین سودمند است .

پس همان گونه که از زمین خشک نمی توان انتظار سبزه وگل و سوسن و غیره

و ذلک داشته باشی به همان گونه هم از قلب ودرون انسانی که فاقد علم

ومعرفت و ایمان است نمی توان انتظار عفو ، ایثار ، اخلاق نیکو و غیره وذلک داشته باشی .

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:باطن آب , بذر وجود , علم ومعرفت , | 7:28 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

امروزه بدون واسطه ی کاغذ وقلم وپاکت وتمبر ، کافی است چند دکمه را بزنی تا پیامت ارسال شود .

اما اگر گوشی طرف برای همیشه خاموش باشد ، هرگز این پیام تو را  دریافت نمی کند ،

 چندین سال است از ملکوت برای تو پیام می آید ، اما به علت اینکه گوشی قلبت

خاموش است ، هنوز نتوانستی آن پیام را دریافت کنی .

 حال برای ساعتی

گوشی قلبت را روشن بگذار و ببین چقدر دلت حالش خوب می شود ،

وقتی آن پیام ملکوتی را دریافت کند و .......     


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 آذر 1392برچسب:گوشی قلب , پیامک,, | 7:7 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی پیغمبر (صلی الله علیه واله ) شیطان را دید که خیلی لاغر شده بود فرمود ای شیطان چرا اینقدر لاغر شده ای ؟!   گفت یا رسول الله ( صلی الله علیه واله ) 

از دست امت تو چنین شده ام ، به سبب شش کاری که انجام می دهند .

اول : هر وقت به هم می رسند ، سلام می کنند

دوم : با هم مصافحه می کنند

سوم : هر کاری می خواهند انجام دهند ، انشاء الله می گویند

چهارم : وقتی گناه می کنند ، استغفار می کنند

پنجم :ابتدای هر کاری " بسم الله " می گویند

ششم : تا نام شما را می شنوند ، صلوات می فرستند

      " اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم "


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:سیاهی روی شیطان , | 8:2 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به اینکه تو می دانی  ورزش چقدر برای سلامتی ات مفید است ، اگر هر روز از شبکه های مختلف ، برنامه های ورزشی را تماشا کنی و با دوستانت به باشگاه ورزشی بروی اما فقط

ورزش آنها را تماشا کنی ، آیا صرف این نگاه کردن ، جسم تو  از ورزش آنها اثر می گیرد و تو به سلامتی می رسی ؟  نه هرگز !   . پس تو خودت باید حرکت کنی تا با ورزش کردن ،ضربان قلبت

 وگردش خونت تندتر به جریان بیفتد تا جسمت از آن اثر گیرد و در نتیجه به سلامتی دست یابی .

انسانی که به معارف و عالم معنا علاقمند است و دوست دارد به عالم وجودش پرواز کند ، اگر فقط به خواندن معارف  و نشستن در کنار عرفا و بزرگان بسنده کند و آنها را دوست بدارد اما 

دوست نداشته باشد ، عمل آنها را انجام دهد و به آنچه از معارف می داند ، عمل نکند ، این شخص مانند کسی است که ورزش را دوست دارد اما فقط ورزش دیگران را نگاه می کند و خودش

هیچ حرکتی ندارد . حال هرقدر نگاه به ورزش وحرکت دیگران به جسم تو سلامتی میرساند ، همان قدر هم نگاه به بزرگان و دوست داشتن معارف می تواند روح تورا به عالم معنا سیر دهد وبه حیات طیبه برساند .

 پس برای سلوک و رسیدن به قرب خدا باید خودت حرکت کنی ، همچنان که بارها از آیت الله بهجت < رضوان الله علیه > سؤال شده در رابطه با چگونه رسیدن به قرب خدا و کمال وسعادت و بهشت و آرامش و..  فرمودند : با انجام واجبات و ترک محرمات . به آنچه می دانی عمل کن ، آنچه نمی دانی و برایت مجهول است ، معلوم می شود .  


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:سیر وسلوک , قرب خدا , عمل وحرکت , مجهولات , معلومات ,ترک محرمات ,معرفت نفس ,, | 7:38 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

فرمود لقمان حکیم به فرزندش : پسرم  !

چهار پند تو را می دهم ، به آنها عمل کن

اول : وقتی در میان مردم هستی ، زبانت را نگه دار   

 دوم : وقتی سر سفره ی غذایی ،

حواست به آنچه می خوری باشد

سوم : وقتی در نمازی حواست به دلت باشد

چهارم : وقتی به خانه ی کسی رفتی ،

حواست به چشمت باشد . 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:یک نصیحت ,یک پند به تو , | 7:1 | نویسنده : ایرانمنش |

                                  بسم الله الرحمن الرحیم

     چرا نیامدی تا به چشمانت،

          التماس یک نگاه کنم مهدی (عج)!

      چرا نیامدی تابه دیدارت،

          یک به یک را صدا کنم مهدی(عج) ! 

            چرا نیامدی تا به اقتدای تو  ،

           من نماز کنم مهدی (عج)!

                             شعر از ایرانمنش                  

                         


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392برچسب: امام زمان <عج>, | 7:28 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم 

 وقتی دزد شبانگاه و در سکوت شب ، بیصدا مغازه ای را می زند ، فردا که صاحب مغازه آمد و

سرمایه ی مغازه اش را محاسبه کرد و دید چه اندازه از مالش را دزد برده ،صدایش در می آید که ای وای چقدر ضرر کردم ! !  

انسان تا زمانی که در دار دنیاست ، شیطان بی صدا در خانه ی قلبش می نشیند و او را در مخالفت

امر خدا وسوسه می کند ، اما همین که از دنیا رفت و اعمالش را به محاسبه بگذارند ،

می بیند که تا چه اندازه شیطان سرمایه ی وجودش را دزدیده ،آنجاست که صدایش در می آید که ای وای چقدر زیان کردم !! .

بین ضرر وزیان  بسیار فاصله است که انشاء الله در جلسات بعد در عنوانی جدا به آن می پردازیم . 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:شیطان , دزد , دزد سرمایه وجود , داردنیا , انسان انسانیت , اعمال , عمل , سرمایه ,, | 6:54 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

فرض کن تو امروز باید حاضر می شدی  در یک صحنه ی تأتر که نقش اصلی را داشتی اما فراموش کنی و نروی . یا حضور در یک جلسه ی سخنرانی بسیار مهمی را فراموش کنی و یا

در اثر بیماری ، آمپولی را که باید حتما در وقتش  تزریق می کردی را فراموش کنی که این فراموشی ممکن است منجر به مرگ شود . می بینی که هر چه اهمیت  و ارزش یک کار بالاتر

می رود ،  تاوان وجریمه ی فراموشی آن را باید سنگین تر بپردازی .

امروز اگر در یک محاسبه بخواهیم بدبختی بشر را بررسی کنیم ، می رسیم به غفلت و فرامو شی خود . تمام بلاهایی که امروز بشر به سرش آمده بر اثر این خود فراموشی است . قبلا   

 اشاره کردیم به اینکه ما دو خود داریم : یک خود عالی که روح است و نیازهای روحانی ما   و یک خود دانی که جسم است و خوا سته ها و نیاز های جسمانی . نیاز و غذای هر کدام از این

 خودها را اگر برآورده نکنی ، به صورت خودکار به سمت غذای کاذب می دود . خودت هم بارها این را  تجربه کردی که  اگر در هنگام گرسنگی به جسمت  غذای سالم ندهی ، او برای

رفع گرسنگی با چیپس و فست فود و غیره وذلک .. خود را سیر می کند . وبه همین ترتیب روح هم اگر از غذای خود که معقولات است و معارف و قران و نماز و ... غیره ، دور بماند ، حیاتش به

خطر می افتد . متأسفانه اکثریت ما در این خود مشغولیم و از آن خود غافلیم !  و در این خود فراموشی و غفلت بسر می بریم و خود را در نمی یابیم  چون آن را جستجو نمی کنیم . حال اگر

این خود فراموشی ادامه پیدا کند و ما همچنان در این خود فراموشی به آخر راه برسیم و سرمایه ی عمرمان تمام شود و خود را نیابیم  و دار فانی را وداع کنیم ، در ازای این غفلت وفراموشی

  شما بفرمائید چه تاوان سنگینی  باید پس پدهیم؟؟ ! . 

      

     

   

 


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:غفلت ,فراموشی, , | 8:7 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر ما تمام هستی عالم را یک پازل بگیریم وفرض کنیم که من و تو

و تمام موجودات روی زمین هرکدام به لحاظ رتبه در جایی مخصوص از این پازل قرار گرقته ایم

و به هر کدام از ما وظیفه وتکلیفی داده شده که با عمل به آن وظایف باید آن سهم بندگی را ادا کنیم

تا جایمان در پازل خالی نمانذ وبا این پری به آن جایگاه مورد نظر وبه کمال برسیم .

حال اگر من به آن تکلیفی که به عهده ی من گذاشته شده عمل نکنم ،

سهم وجای من در پازل خالی می ماند و

در نتیجه هم حق خودم را ضایع کردم وهم حق دیگران را !

  ودر ازای این نافرمانی فردای قیامت باید عقوبت شوم . 

اما اگر من سر جای خودم بنشینم و با اطاعت حق ، سهم بندگی خودم را بردارم ،

هم به کل پازل وصل می شوم و به اتحاد در کل می رسم و هم فردای قیامت

درجنات النعیم  ودر باغهای بهشت در نعمت ابدی خواهم بود .

( پس لطف کن سر جای بندگی خودت بنشین و قطره ی وجودت را به دریا هدیه کن

تا تو هم دریا شوی ).

 


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:پازل هستی ,جای تو ,سهم تو , جایگاه تو, | 7:3 | نویسنده : ایرانمنش |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امروزه در این دنیای وانفسا همه به دنبال پوشش ولباس جسم هستند تا لباس روح . اکثریت

غذای جسم را می جویند تا غذای روح را ، برای همین قران می فرماید: " اکثرهم لایعقلون "

قران اکثر آنها را فاقد عقل معرفی می کند . چون اکثریت ، این دنیای مجاز را واقعی پنداشته

اند و حیران و سرگشته فقط به دنبال دنیا می دوند . روح وجان انسان امروزی به قدری در

گرسنگی است که از شدت ضعف به غذای کاذب جسم حمله ور است و به علت تغذیه

نشدن ، روح می رود تا حیات طیبه را از دست بدهد واکثریت در این خاموشی ظلم وستم به

خود در حال سقوط اند ومی روند تا به این حقیقت قران برسند که می فرماید : " کالنعام بل

هم اضل  "  مانند چهار پایانند بلکه ایشان گمراهترند " .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 آذر 1392برچسب:غذا ی روح , گرسنگی روح , | 9:52 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

 شما وقتی می خواهید نیمرو بپزید ، فقط به مدت ده دقیقه آن را روی شعله کم می گذاری و می پزد ، حال اگر شعله ومدت آن را زیاد کنی چه می شود ؟ ! آره دیگه از نیمرو چیزی باقی نمی ماند، اما اگر بخواهی آبگوشت یا خورشت بپزی ، به مدت چندین ساعت باید آن را روی شعله بگذاری تا بپزد ، حال اگر مدت پختن را کم کنی وبخواهی آن را زودتر از روی شعله برداری می بینی که نپخته است . پس هر چقدر مواد یک غذا دارای پروتئین بیشتری باشد آن غذا احتیاج به آتش و پخت بیشتری دارد  .

هر چقدر ظرفیت ورتبه ی انسان بالاتر باشد و بینش او توحیدی تر باشد ، اورا بیشتر روی آتش مصیبات ،مشکلات . دردها .فشارها وسوختن ها می گذارند تا به نزج وپختگی برسد چون آثار وخاصیت وقرب او خاص است باید با گرمی وحرارت وداغی خاصی وجودش به لطافت برسد ،لذا در مسیر زندگی با فشارها او را آماده می کنند برای وارد شدن در جنات نعیم . اما شخصی که ظرفیت او کم است و با کوچکترین مصیبتی از خاصیت می افتد و با پیش آمدن کوچکترین گرفتاری به زمین و زمان  ناسزا می گوید ، او به مانند تخم مرغی است که اگر بیشتر به آن آتش دهند می سوزد واز خاصیت می افتد . پس هر کسی را به اندازه ی ظرفیتی که دارد ، آتش بلا و مصیبت می دهند و تو چه دانی که راز این فشارها چیست و تو با تحمل و صبر تا چه اندازه درجاتت بالا می رود . پس به اندازه ای که در زندگی فشار می کشی ،ظرفیت خود را بسنج و با این کد خود را محک بزن .       


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 آذر 1392برچسب:آتش بلا , راز فشارها , مصیبات , دردها , | 8:14 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

همه می دانیم پرنده در آسمان با دوبال پرواز می کند ، اگر یکی از بالهایش بشکند و بخواهد از زمین بلند شود ، نمی تواند . اگر هم در حال پرواز یکی از بالهایش بشکند که سقوطش حتمی است . من و تو هم برای پرواز به آسمان وجودمان به دو بال < علم و عمل > نیاز داریم ، نه علم به تنهایی کافی است وتو را پیش می برد ونه عمل بدون علم می تواند ما را از زمین تن بلند کند و به آسمان وجود پرواز دهد .


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 22 آذر 1392برچسب:پرواز , آسمان وجود ,, | 13:58 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

زمین وجود تو به علم نیاز دارد ، یعنی اول باید مجاهده ی علمی کنی تا بعد با مجاهده ی عملی ، زمین وجود تو بارور شود . علم و معرفت اول به زمین وجودت ریخته می شود بعد احتیاج به گرمی وداغی دارد که آن را بپروراند . همان گونه که وقتی آب به زمین فرو رفت ، بعد احتیاج به نور آفتاب دارد تا با آن گرمای آفتاب ، دانه پخته شود و ثمر دهد . علمی که در ما ریخته می شود ، خام است باید با گرمای مشکلات ومصیبات و فشارها به پختگی برسد تا در وجود ما به ثمر بنشیند .  


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:علم , مجاهده علمی , | 10:48 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

تو اگر برای هدفی ارزشمند تلاش کنی و ..  تلاش کنی . مثلا برای اینکه به گنجی که در فلان مکان هست دست پیدا کنی ، برای ورود به آن اول باید دنبال کلیدش بگردی . یعنی اول کلید آن را می شناسی ، بعد با این علم می فهمی باید دنبال چه کلیدی بگردی . بعد از یافتن کلید باید بیاموزی چگونه وبه کدام سمت باید آن را بچرخانی تا در بازشود و به گنج برسی . همان گونه که علم واگاهی به تنهایی وبدون دست یافتن به کلید هرگز نمی تواند آن در بسته را باز کند و تورا به گنج برساند ، همان گونه هم  علم و آگاهی داشتن به اینکه ایمان کلیدی است که می تواند درهای بسته ی قلب تو را باز کند تا توبه عوالم وجودت راه یابی ، کافی نیست .

این علم و آگاهی فقط مقدمه ای است تا تو دنبال آن کلید وجودت بگردی ، وگرنه صرف اینکه تو یاد بگیری ایمان چیست و چه مراتبی دارد ؟ بدون حرکت وبدون داشتن ایمان هرگز دریچه ی قلبت به عوالم بالا باز نمی شود و تو همچنان در پشت در خواهی ماند . پس بعد از معرفت نفس و بعد از علم پیدا کردن به گنج درون ، تازه حرکت تو آغاز می شود تا به دنیایی بسیار وسیع پا گذاری .چنین علمی را خدا واجب کرده و برای پیدا کردن چنین علمی حتی باید تا نقاط دور سفر کنیم  تا آن را بدست آوریم  و نیز در حدیث است که : " اطلبوا العلم ولو بالصین "  طلب گنید علم را ، اگرچه در چین باشد .  

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:گنج درون , اسماء الله ,کلید وجود ,, | 7:5 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

گویند به دلربایی وجذابیت صدای داوود <ع > صدا و آوازی نیست ، به قدری آواز او دلربا و دلنشین و موزون بود که هرکس می شنید در جای خود میخکوب می شد . از شنیدن آواز او ماهیان در دریا خیره می ماندند و از شنا باز می ایستادند ، پرندگان از پرواز باز می ماندند و در پشت پنجره اش جمع می شدند وبه آن گوش می دادند .حال هرکس در دنیا گوشش از غنا و آهنگ و موسیقی حرام پر نباشد ، فردای قیامت این آواز دلربا را خواهد شنید ، اما کسی که دائم گوشش را عادت  داده به غنا و آهنگ حرام ، کمترین عقوبتش این است که فردا از شنیدن آن صدای دلنواز و زیبا محروم می ماند. منظور از موسیقی حرام ، آن نوع از موسیقی است که کلا تو را از یاد خدا و آخرت می اندازد .< اتفاقا اکثریت به همین انگیزه به آن رو می آورند که ساعاتی در خیالات واوهام خود غرق باشند تا  دقایقی در خود فراموشی بسر ببرند >،وتو چه میدانی که تن دادن به این خوشی ولذت کاذبانه و زود گذر وهمی تا چه اندازه روح و جانت را از حیات طیبه دور می کند به طوری که بعد از پایان این گوش دادن هیچ رشد و بالندگی در جانت نمی بینی و این رفته رفته تو را از حقیقت درونت دور می کند و هر روز اشتیاقت به آن زیاد شده و ترک آن برایت عذاب می شود و همچنان در غفلت عمر می گذرانی و هر روز از خود <خود عالی > بیشتر فاصله می گیری  واز خود بیگانه وسر گشته  همچنان حیرانی !  تا آنکه با این سرگشتگی به عالم بالا منتقل می شوی و   ندای واحسرتا داری  ، لیکن چه سود ؟!

        


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:صدای دلربا, آواز داود , آهنگ خوش ,آهنگ حرام , | 10:16 | نویسنده : ایرانمنش |


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 آذر 1392برچسب:, | 13:52 | نویسنده : ایرانمنش |

   بسم الله الرحمن الرحیم                       

شما وقتی مطلبی از این وب سایت را می خوانید ،زمانی می توانید ادامه مطلب را هم بخوانید که برای ورود به آن رمزی قرار نداده باشم ،حال اگر من برای ورود به ادامه مطلب رمز قرار بدهم ، فقط دوستان مورد نظرم می توانند با وارد کردن رمز به آن وارد شوند .قران می فرماید : " لا یمسه الا المطهرون " لمس نمی کنند آن را < قران را > مگر مطهرون وپاکان ، یعنی به بطن قران فقط کسانی که پاکند می رسند ، یعنی راز و رمز ورود به قران ، پاکی درون و مطهر شدن جان است . قران دارای چند بطن است ، اول لفظ وکتاب است ، بعداز آن کلام است ، بعد فرقان ، وبعد هم  قران . خداوند برای وارد شدن به بطن بطن قران ، رمز ورود گذاشته و فقط بندگانی می توانند به بطن قران وارد شوند که رمز ورود به این بطن را در یابند . شما رمز ورود به ادامه مطالب را اگر داشته باشید یعنی شما به این رمز آگاه و دانا هستید که می توانید رمز مورد نظر را بزنید و وارد شوید ، اما رمز قران را صرف دانستن آیات قران نمی توانی بدست آوری چون غیر از دانایی وآگاهی به آیات قران تو باید به دارایی در وجود هم برسی . شما اگر بخواهید با یکی از دوستانتان رازی را در میان بگذارید ، قطعا آن دوستی را انتخاب می کنید که با او صمیمی ترید و انس بیشتری دارید . خدا هم رمز ورود به قران را فقط در جان وقلب مطهرون گذاشته <قلب مؤمن عرش رحمان است > که با قران انس بیشتری دارند وبا قران دوست هستند و با آیات قران سیر و حرکت می کنند وبه آنچه قران می فرماید عمل می کنند وبه این ترتیب با قران انس می گیرند و با این انس وارد بر عوالم و زیبایی های قران می شوند ودر این لذت چشیدن ، در  اوج درایت و فهم به آرامش ویقین و باور می رسند که امروزه اکثریت ما این آرامش را گم کرده ایم و برای پیدا کردن این آرامش ، تا لب گور در آرامش کاذب دست و پا می زنیم .        


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 آذر 1392برچسب:بطن قران , زیبایی های قران , عوالم قران , | 7:37 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

هر قدر در یک صحنه ی تصادف به جسم تو بیشتر آسیب برسد ، به همان اندازه اقامت وماندن تو در بیمارستان بیشتر است ،

هرقدر در صحنه تصادف با شیطان وگرفتار شدن در مکر او به روح و جان تو بیشتر آسیب برسد ،اقامت تو در بیمارستان برزخ بیشتر خواهد بود .


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:گرفتاری ,دام شیطان, | 10:59 | نویسنده : ایرانمنش |

اعتقاد غلط وشکسته ی تو به مانند صندلی شکسته است ، زمانی بخواهی روی آن بنشینی ، می افتی . روی اعتقاد غلط و شکسته هم هر عملی بنشیند ، می شکند .چون اعتقاد شکسته ، قیافه درونی تو را می شکند، همان گونه که صندلی شکسته را  اول باید تعمیر کرد ، بعد روی آن نشست ، همان گونه هم اعتقاد شکسته را اول باید درست کرد تا بعد عمل بتواند روی آن بنشیند ، چون اگر با همین اعتقاد غلط بخواهی نماز بخوانی و روزه بگیری و حجاب کنی ، نه نماز ، نه روزه  ونه حجاب برایت جا نمی افتد . چون راز نماز خواندن و روزه و حجاب را نفهمیدی یا میل نداری نماز بخوانی یا هم اگر بخوانی در نماز حضور نداری . یا میل به حجاب نداری یا هم اگر حجاب کنی ، فلسفه اش را نمی دانی ، برای همین چون حجاب برایت جا نیفتاده پس در جاهایی هم که دیگران حجاب نمی گیرند، تو هم تحت تاثیر آنها هم رنگ جماعت می شوی و حجابت را بر می داری .حال اگر انسان دائم با این اعتقادات شکسته ، عبادت کند وشب با همین اعتقاد غلط بخوابد وبا همین خواب به عالم بالا منتقل شود ، خدا می داند فردا در چه عذابی گرفتار شود .    


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 17 آذر 1392برچسب:عقیده غلط ,عقیده شکسته , | 11:55 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

ضمن تشکرو قدر دانی از نظرات ارزشمند شما عزیزان !  دوست عزیزی سؤال کردند که چگونه میتوان به باور وبه یقین رسید؟!  

 عزیزم تووقتی می خواهی لامپ اتاقت را روشن کنی ، اول باید کلید آن را بزنی ودر صورتی با زدن کلید ، لامپ روشن می شود که برق هم باشد ، حال اگر برق نباشد ، تو دهها مرتبه هم کلید را بزنی ، باز لامپ روشن نمی شود ،حال اگر برق باشد اما تو نخواهی کلید را بزنی باز لامپ روشن نمی شود .  پس هم باید برق باشد هم باید تو حرکت کنی وکلید مورد نظر را بزنی تا به روشنایی برسی . حال اگر ما برق را فرض کنیم > ایمان    وکلید را فرض کنیم >کلید وجود ، همان گونه که گفتیم برای روشن کردن لامپ هم باید برق باشد ، هم باید کلید را بزنی ، برای به باور رسیدن وروشنی وجود ، هم باید ایمان باشد هم باید عمل به تکلیف و وظیفه باشد . یعنی برق ایمان + کلید وجود که انجام واجبات است و ترک محرمات ، تورا به > روشنایی وجود می رساند .

ایمان و عمل صالح ، مکمل یکدیگرند . هرچه تو در تقویت ایمان خود بکوشی ، عملکرد تو زیبا وخالص تر می شود. هرچه عمل تو زیباتر شود ، مرتبه ی ایمانت بالاتر می رود وبه همین ترتیب جلو می روی تا به یقین می رسی . چون مطلب بسیار عمیق است ، اجازه دهید ادامه مطلب را در جلسه ای دیگر با عنوانی دیگر مطرح کنیم تا بهتر در جانتان بنشیند ، انشاء الله .   


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 16 آذر 1392برچسب:نور وجود ,باور , یقین , روشنایی ,راه درمان , | 19:34 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر پله کان را وسیله ای بگیریم برای بالا رفتن ورسیدن به طبقه ای که مورد نظر تو است تا در آنجا به آرا مش برسی ، نماز را هم وسیله ای می گیریم برای بالا رفتن ورسیدن به منزلی که مرا به آرامش می رساند . حال اگر من برای رسیدن به آن طبقه ی مورد نظر که باید 100 پله را بالا روم ، دلم بخواهد فقط 50 پله را بالا روم ،یا 150 پله را  آیا به آن طبقه و مقصد مورد نظر می رسم؟

اگر کمتر از 100 پله بالا روم ، در همان پله ها حیران می مانم ومی نشینم واگر بیشتر از اندازه بالا روم ، به پشت بام می رسم وباز به مقصد نمی رسم . 

به همین ترتیب من اگر در نماز چهار رکعتی ، فقط یک رکعت آن را با حواس جمع بخوانم ، و یابا بی حواسی پنج رکعت بخوانم، این نماز اثر ونتیجه ی یک نماز چهار رکعتی را به من نمی دهد، ومرا به مقصد مورد نظر که بهشت است نمی رساند . آن نمازی مقبول است که کامل باشد و آثارش در من ظاهر شود . نمازی که بر من تاثیر مثبت نگذارد ، و برمن " تنهی عن الفحشاء " نکند، یعنی نتواند صفات رذیله را از من بگیرد و من بعد از نماز همان باشم که قبل از نماز بودم ،یعنی روح وجان من نتوانسته از نماز اثر بگیرد ، لذا نمی توانم رشد کنم و بزرگ شوم ومتعالی  شوم ، وقتی رشد نکردم و متعالی نشدم چه می شود ؟ نمی توانم به مقصدم که بهشت است برسم . 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:نماز ,پله کان وجود , عروج در نماز ,, | 10:24 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

در عالم دنیا وقتی دو درخت میوه یکی سیب ودیگری پرتقال ، با فاصله ی نسبتا زیادی در مقابل هم قرار گرفته باشند ، تو وقتی بخواهی به درخت پرتقال نزدیک شوی ، قطعا باید پشت به درخت سیب کنی وهر قدمی که به سوی درخت سیب می گذاری وبه آن نزدیک می شوی به همان اندازه از درخت پرتقال دوری !

 ما در طول مسیر زندگی ابدی خودمان ، هر قدمی که به سوی درخت طوبی برمی داریم از درخت زقوم دور خواهیم شد وهمین طور برعکس ، اگر به طرف درخت زقوم حرکت کنی صد در صد از درخت طوبی دور خواهی شد . شرط رسیدن به درخت طوبی این است که به درخت زقوم پشت کنی ، این حقیقت را هر عقل سالمی می پذیرد که نمی شود من به اختیار خودم وبا پای خودم

به طرف آتش بروم ودست در آتش کنم وبعد بگویم : آتش تو مرا نسوزان !  حرکت به سوی آتش یعنی سوختن و درد کشیدن . پس بنابر این رسیدن به درخت زقوم یعنی رسیدن به جهنم و سوختن ودرد والم ! ورسیدن به درخت طوبی یعنی رسیدن به زیبایی ها و شیرینی وراحتی بهشت ! خداوند این انتخاب را در اختیار ما گذاشته ، تابه کدام سو حرکت کنی ؟!      


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:زقوم , الم , عذاب , شکنجه , , | 6:53 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم لله الرحمن الرحیم

اگر روزی خواستی از کنار مردابی که بسیار متعفن است رد شوی ، جوری آهسته رد شو و عبور کن که مرداب تکان نخورد ، چون به هر اندازه ای که مرداب را تکان دهی بوی تعفن آن تو را می آزارد. حال اینجا اگر کسی از درون وبطن این مرداب بی خبر باشد وبی توجه به درون متعفن آن،  چوبی بدست گیرد ودر مرداب بزند ، بوی گندو تعفن مرداب چنان بلند می شود که هرکس نزدیک آن شود آزار می بیند ، چه بسا علاوه براطرافش فضای گسترده ای از آن منطقه را هم در بر گیرد ، به طوری که حتی نفس کشیدن هم در آنجا ، سخت و دشوار شود .

انسان فاسق و فحاش ، یعنی انسانی که فسق وفجور ملکه ی او شده ،چون به تدریج از پوسته ی انسانی خود در آمده ، به مانند مردابی می ماند که درون متعفن وگندیده ای دارد ، وقران در رابطه با آنان می فرماید :" هرگاه به جاهلی برخورد کردی ، بگو سلام و رد شو و از او عبور کن " . به دلیل اینکه  اگر با تلنگری  که به او می زنی ، او را به حرف بیاوری ، درون بد بو وگندیده ی خود را بیرون می ریزد وبا فحش و ناسزا گویی ، گوش های اطرافیان را پر از ظلمت و تاریکی میکند .پس زمانی که با چنین انسانهایی برخورد می کنید ، خیلی با ملایمت برخورد و عبور کن  و او را به حرف نیاور ، که علاوه بر خودت دیگران هم آزار می بینند . حال اگر کسی که به چنین انسانهایی معرفت ندارد ، اگر در برخورد با آنان از روی جهل و نادانی و نا خواسته حرفی از دهانش خارج شود که درون اورا به جوشش در آورد و یا حرفی بزند که او ظرفیت شنیدنش را نداشته باشد ، این حرف تو به مانند آن چوبی است که به مرداب زده ای و درون او را به جوش آورده ای ، حال چنان صحنه ی یک باغ وحش طبیعی را به عینه به چشم می بینی که بیا ودرستش کن !!  البته این صحنه را شما گاهی در تصادفات به عینه مشاهده می کنید که ...........             


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:فسق وفجور ,ناسزاگویی ,درون بدبو , تعفن درون , | 8:2 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الل الرحمن الرحیم

وقتی تو یک لیوان خالی را همچنان خالی نگه داری ، هوا می آید و آن را پر می کند. اما زمانی که آب داخل لیوان ریختی ، دیگر هوا قدرت نشستن در لیوان را ندارد ، اما اگر تو اقدام نکنی وآب نریزی ،هوا خود بخود آن را پر می کند . تو اگر ظرف وجودی ات را از اسماء الهی پر نکنی ، چه بخواهی چه نخواهی القائات شیطانی می آید و آن را پر می کند ، اما وقتی قلبت را از اسماء الهی پر کردی دیگر جایی برای شیطان نگذاشتی که بیاید و در قلب تو خانه کند ...... در ادامه مطلب با ما همراه باشید

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:قلب , عرش رحمان , , | 8:7 | نویسنده : ایرانمنش |

 بسم الله الرحمن الرحیم

تو وقتی با خودکاری می نویسی که فکر می کنی پررنگ است وحاضر نیستی قبول کنی که خودکارت کم رنگ

است ، زمانی به این باور می رسی وقبول می کنی که سطر بعدی را

با یک خودکار پررنگتر بنویسی ، اینجاست که خودت به وضوح مشاهده می کنی وبه این باور می رسی که

چقدرخودکارت بی رنگ بوده . تو وقتی می توانی پی ببری که کار تو باطل وبی ثمره است که حق در مقابل آن

قرار گیرد ، وقتی حق آمد و نور داد تو به عینه بی رنگی و باطل بودن کار خودت را می بینی و به آن اقرار می

کنی .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:دیدن باطل, | 7:10 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم 

تب خبر از عفونت درون میدهد ،یعنی با تب کردن به ما هشیار داده می شودکه جایی از بدن تو عفونی شده تا ما آن عفونت را از بین ببریم . حال اگر کسی مسکن بخورد ، فقط توانسته تب را از بین ببرد آن هم فقط برای ساعتی !  چون عفونت بر جای خود باقی است ، باز مجددا تب می کند . لذا اگر به موقع آن عفونت درون را نیابد و درصدد معالجه آن برنیاید ، امکان دارد بر اثر شدت عفونت یا عضوی از بدن را از دست بدهد ، یا هم در نهایت این عفونت زندگی وحیات را ازاو میگیرد وبه مرگ منجر می شود .

انسانی که دائم مثل گرگ وپلنگ به این وآن می پرد وخشمناک وعصبانی می شود و فحش وناسزا می گوید ، باید بداند که این تغییر حال او خبر از یک عفونت درون می دهد . خشم وغضب علامت این است که تو در درون خود یک ناهنجار داری ، لذا اگر تو دائم بخواهی داروی اعصاب بخوری ، فقط توانستی خود را آرام کنی آن هم برای ساعتی ! دیگر آن رذیله ی درونی وآن صفت زشت کینه یا حسد ، که باعث این عصبانیت تو شده ، هنوز در درون تو باقی است واگر این رذیله همچنان درتو باقی بماند  وآن را معالجه نکنی ،این تو را تا حد حیوانیت پائین می کشد ورفته رفته می رود تا با همین حیوانیت به عالم بالا منتقل شو ی .  

  


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 11 آذر 1392برچسب:تب درون , عفونت درون , علامت عفونت , خشم , غضب ,علت ناسزاگویی, | 10:5 | نویسنده : ایرانمنش |

 بسم الله الرحمن الرحیم

دیگر عواملی که باعث می شود عقل در انسان کنار رود ، نبود ایمان است . وقتی ایمان رفت به دنبال آن عقل هم تاریک می شود ، پس ایمان چراغ عقل است که عقل از آن نور میگیرد و راه ورسم بندگی را به انسان نشان می دهد . شما وقتی در یک شب برفی به خانه ای ویلایی و بسیار بزرگ و تاریک و بدون روشنایی وارد می شوی که چند سگ هم برای نگهبانی در آن خانه تشریف دارند ،با هر قدمی که می گذاری هر آن ممکن است آسیب شدید ببینی ، یا مورد حمله سگان قرار  می گیری یا توی استخر وسط خانه می افتی و یخ می زنی .یا ........

به هر حال با نبود روشنایی وبدون آشنایی به آن خانه وارد شدن بسیار ریسک می طلبد  و بعید به نظر می آید که بتوانی به سلامت از آن خانه خارج شوی .

پس با نبود ایمان ، عقل در تو خاموش می شود ، لذا نمی توانی حق را از باطل تشخیص دهی و نمی توانی خوب وبد را  بشناسی .

همان گونه که در آن خانه ی تاریک تو با تشخیص غلط  آن سگ قوی هیکل که خواب است را صندلی می بینی و روی آن می نشینی و معلوم نیست در آن گیر ودار حمله ی سگ چقدر جسمت لطمه بیند که مجبور باشی ماهها در بیمارستان منزل گزینی ، به همان گونه هم وقتی تو در تاریکی عقل ، دام شیطان را نمی بینی ، به تصور اینکه این همان خانه ی سعادت است که بهشت نام دارد ، بدون چراغ عقل و بدون شناخت شیطان  پا به دام شیطان می گذاری وبا این تشخیص غلط خدا می داند چقدر از انسانیت دور شوی که بعد از مرگ مجبوری چندسال دهری در بیمارستان برزخ در عذاب ها  منزل گزینی ،و از لذت زیبایی های بهشت محروم بمانی .  


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 10 آذر 1392برچسب:خاموشی عقل , نبود ایمان , نور عقل , روشنایی , سوخت ,, | 8:47 | نویسنده : ایرانمنش |

 بسم االله الرحمن الرحیم

تاریکی عقل به نبود علم نیست بلکه به نبود ایمان است ، با داشتن علم  ، تو آگاه می شوی وبه دانایی می رسی اما باداشتن ایمان تو دارا می شوی وبه بینایی می رسی .

با علم تو آگاه می شوی نه روشن  . تو وقتی عالمی یعنی دیگر جاهل نیستی و راه ورسم بندگی را میدانی ، این دانستن مقدمه یک حرکت درونی ست  تا تو حرکت کنی وبه بینایی وبه گنج درون خودت دست یابی .  


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 10 آذر 1392برچسب:جهل , نبود ایمان , جاهل , عالم , علم , عقل ,, | 8:12 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

 خسته وتشنه ازبالای کوه به پایین می رسی ، دیدن آب چقدر برای تو لذت بخش است ؟  و دیگر نوشیدن آن چقدر ؟

 انسان تشنه همان قدر که به آب تمایل دارد ، به همان اندازه هم از نوشیدن آب لذت می برد ، حال آیا انسانی هم  که تشنه نیست ، ازنو شیدن آب لذت می برد؟!  تا تو برای یافتن معارف تلاش نکنی و تا تو تشنه ی معارف نشوی ، هرگز لذت وشیرینی معارف را نخواهی چشید وهرگز معارف به جانت نمی نشیند و جانت معارف را نمی گیرد ، چون وجودت تشنه نیست ! .  


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:معارف , چشیدن , نوشیدن ,آب, | 7:45 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم 

  انا لله و انا الیه الراجعون   " ما از خدا ییم و به سوی او برمی گردیم "

انسان زمانی که از خانه اش خارج می شود  و می گوید :در فلان ساعت بر می گردم ،این برگشت نشانگر این است که او در آن خانه مقیم و ساکن است که می گوید : بر می گردم ، پس برگشتن به جایی وقتی معنا پیدا می کند که تو در آنجا بودی که می خواهی برگردی .

میهمان وقتی از خانه ی شما خارج می شود ، شما نمی گویید: باز دوباره برگردید ،بلکه می گویید :باز تشریف بیاورید ؛ باز به خانه ما بیایید، چون او در خانه ی شما که مقیم نبوده که بخواهد برگردد .

می فرماید: انا لله وانا الیه الراجعون " ما از خداییم وبه سوی او برمی گردیم  .

انسان از عالم بالا واز اعلی علیین به زمین وبه اسفل سافلین آمده واین آمدن یک رفتن به دنبال دارد یعنی از همان جا که امده به همان جا هم برمی گردد . پس موطن ووطن اصلی ما در عالم بالاست وما به طور موقت وبه عنوان یک مسافر چند صباحی باید طبق خواست ومشیت الهی در این زمین خاکی زندگی کنیم وبعد از صد یا دویست سال هم که سفر ما طول بکشد  بالاخره روزی به دیارو وطن اصلی خود باز گشت خواهیم کرد  والیه الراجعون  وبه سوی او بر می گردیم .

حال چرا دراین مدت محدودی که به ما مهلت داده اند که زندگی کنیم ، چرا به فکر برگشتن وآماده کردن توشه ی فردا نیستیم ؟ چرا ما این برگشت را جدی نگرفته ایم  وچرا زندگی را به بازی گرفته ایم ؟ چون این بازگشتن را باور نکرده ایم........


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:انسان , موطن , وطن , بر گشت انسان,, | 14:12 | نویسنده : ایرانمنش |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سحر دانلود