بسم الله الرحمن الرحیم
تو برای ورود به کامپیوتر وجودت و باز کردن برنامه های آن ، فقط یک راه داری ؛ آن هم علم و عمل است .
یعنی با مجاهده ی علمی تو علم پیدا می کنی که در وجود تو کامپیوتر بسیار پیشرفته ای است ؛ که هر دکمه اش ، برنامه ای خاص و زنده و هیجان انگیز دارد .
و تو فقط با عمل به آن می توانی به آن وارد شوی و برنامه هایش را باز کنی و با آن رشد کنی و بالا روی .
کامپیوتر امروزی فقط به درد دنیا و علم امروز می خورد ؛ چون دنیا فانی است ، پس برنامه های این کامپیوتر هم فانی است ؛
البته شاید به ظاهر علمی هم به آدم اضافه کند و انسان را دانا کند ؛ ولی دیگر انسان را دارا نمی کند .
دانایی با دارایی دو تا ست . کامپیوتر دنیا انسان را دانا می کند منهای دارا شدن ، اما کامپیوتر وجود علاوه بر اینکه انسان را دانا می کند ؛ او را به دارایی های وجودش هم می رساند . چگونه ؟
عجله نکنید ! بحث بسیار مفصلی است که اگر سعی کنید با ما همراه باشید به تمام سؤالات شما انشاءالله جواب داده میشود .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم علامه و آقای بهجت (رضوان اللله علیه )از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود :
" اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد ، مرا لعن کند " و یا فرمودند : " به صورت من تف بیندازد "
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
انسان با هر که سنخیّت دارد ، به او نزدیک است و از او تأثیر می گیرد . تو اگر در صفات با امام نور سنخیّت داشته باشی به امام نور نزدیکی و از او هم اثر می گیری و
طبق میل او عمل می کنی و از این عملت هم رنج نمی بری یعنی بدون سختی و فشار آن را راحت انجام می دهی و عملکردت با عملکرد او یکی می شود و از ضد و خلاف آن عمل بیزاری .
خود بخود با امام حرکت می کنی و او تو را رشد می دهد و بالا می برد و به سعادت و به بهشت می رساند .
اما اگر تو در صفات با امام نار سنخیّت داشته باشی پس به امام انر نزدیکی و از او هم اثر می گیری ؛ لذا با میل خود طبق خواست امام نار حرکت می کنی و
از این عمل خود رنج نمی بری ، بلکه با میل و رضایت و بدون فشار آن را انجام می دهی و از ضد و خلاف این عمل بیزاری . لذا با امام نار حرکت می کنی ف او تو را می برد و تا اسفل سافلین پایین می کشد و به عذابها و آتش و جهنم می رساند .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر امروز کسی به تو خبر دهد که در زیر کابینت آشپزخانه ی شما ماربزرگی خوابیده . تو اگر آن را باور کنی ؛ هم از او تشکر می کنی و هم از او کمک می خواهی . اما اگر حرف او را باور نکنی و شک کنی که آیا راست می گوید یا دروغ ؟ نه تنها از او تشکر نمی کنی بلکه ممکن است به او جسارت و بی احترامی هم بکنی و از اینکه تو را ترسانده شاید به او ناسزا هم بگویی .
قران کریم در سوره نبأ می فرماید :" عمّ یتسائلون . عن النّبأ العظیم............. " . " از چه چیز از یکدیگر می پرسند ؟ در باره ی آن خبر بزرگ . همان که همواره در آن اختلاف دارند . نه هرگز زودا که بدانند ."خداوند قران صامت را به همراه قران ناطق (امام )برای ما فرستاده تا خبربسیار بزرگی را به ما بدهد و
به پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم )فرمود :" قم فانذر " برخیز و بترسان ." (سوره مدثر ) . بترسان آنها را از فزع اکبر و از روز قیامت .
یعنی خداوند راستگوترین بندگانش را که از راستگویی به او محمد امین لقب داده اند را فرستاد ؛ تا به ما بگوید که در خانه ی قلب ما اژدهایی بسیار قوی و خطرناک به نام نفس خوابیده ، همه هوشیار باشید و از آن بپرهیزید و ماده ای به نام " تقوا و پرهیزکاری از گناه " بر روی آن بریزید ، تا به مرور کشته شود و به شما آسیب نرساند .
گرچه خداوند مهربان به گونه های مختلف و از طریق آیات و احادیث و روایات ائمه ی اطهار (علیهم السلام ) این خبر را به گوش من رسانده و می رساند تا من خودم را از گزند و نیش این اژدهای موذی و خطرناک حفظ کنم ؛ اما من آنقدر نادانم که با او دست دوستی داده ام و با حماقت روز به روز به این اژدها نزدیک و نزدیک تر می شوم و او را تغذیه میکنم و او روز به روز بزرگتر می شود و برای من نادان نقشه ها دارد و من بی خبر از همه جا .. در ادامه مطلب با ما همراه باشید........
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کاری آثاری دارد . یعنی به دنبال هر کاری ، آثاری نمودار می شود . وقتی غذا یا میوه یا موادی که حاوی آهن است ؛
یا ویتامین مشخصی را مصرف می کنی ؛ بعد از مدتی آثار آن را در جسمت می بینی .
به دنبال هر عمل عبادی که تو انجام می دهی ، آثار آن در روحت نمودار می شود . مثلا تو وقتی نماز می خوانی ، روزه می گیری یا حج مشرّف می شوی ؛
باید بعد از اتمام عمل ، آثار آن را در روحت ببینی . اگر آثار نماز و ... را در خودت نمی بینی و اگر حال تو در قبل و بعد از نماز یکی است ؛
و تو همان آشی و همان کاسه که ده سال پیش بودی ؛ پس روح تو تا امروز از حقیقت نماز غافل بوده و نتوانسته آن را بخورد و هنوز مزه ی نماز واقعی را نچشیده !
از کجا چنین چیزی را می گویم ؟ از آنجا که بعد از سالها نماز خواندن ، هنوز مقیّد به ترک گناه نیستی و هنوز رذایل اخلاقی را در خودت می بینی .
هنوز انسانیت در تو بی رنگ است و تو خیلی راحت غیبت می کنی و آبروی بیست ساله ی شخص را در یک ، دو دقیقه برباد می دهی ،
و این در حالی است که می دانی ؛ گناه غیبت ، شدید تر از زنا است . این رغبت و میل تو به غیبت و دروغ و تهمت و ربا و رشوه خواری و ...........
نشانگر این است که هنوز آثار نماز و روزه و حج و .... به جان تو نرفته و روح تو هنوز شیرینی عفو و بخشش و مناجات با خدا را نچشیده ؛
برای همین تا امروز گرسنه مانده و هر چه فریاد می زند که گرسنه و تشنه است تو صدای او را نمی شنوی و
او از شدت ضعف در میادین مختلف زندگی گیج می زند و راه را از چاه نمی شناسد ؛
چون غذا نخورده و بزرگ نشده و خوبی و بدی را از هم تشخیص نمی دهد .
در ادامه مطلب با ما همراه باشید ....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
گرسنگی و تشنگی را به این علت در عالم ماده قرار داده اند ؛ تا تو به نیاز بدنت پی ببری . بدن تو با نشان دادن
گرسنگی به تو می فهماند که طالب غذا است و با زبان بی زبانی به تو می گوید : به من غذا بده تا رشد کنم و زنده بمانم .
اصولا هر چیزی که در عالم دنیا و در پایین هست ، صورت برتر آن در عالم بالا قرار دارد . خداوند متعال گرسنگی
را در عالم ماده قرار داده تا ما با گرسنه شدن در عالم پایین ، گرسنگی در عالم بالا را ادراک کنیم .یعنی بفهمیم
که وجود ما گرسنه ی یک چیز برتر و بالایی است ؛ و ما باید آن غذای حقیقی روح را بیابیم .
همان گونه که اگر ما به جسممان غذا ندهیم ؛ از شدت ضعف بیمار می شود و به طرف
غذای کاذب می دود تا خود را سیر کند . روح هم اگر غذای اصلی و حقیقی خود را نیابد و همچنان او را گرسنه
بگذاری ؛ به طرف غذای کاذب جسم حمله ور شده و به آن چنگ می زند ؛ و به یک سیری کاذب می رسد و
دیگر دنبال غذای اصلی و انسانی خود نمی گردد و روز به روز از انسانیت فاصله می گیرد ؛
همچنان که شما خود شاهد هستید که امروز روح بشریت به قدری تشنه و گرسنه رها شده که
متوهّمانه نه تنها به غذای جسمانی خود بلکه به غذای جسمانی دیگران هم چنگ می زند و این سیری
کاذبانه تا آنجا پیش می رود تا حیات را از دست بدهد .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم .
1_ انسان در مرتبه ی اول به علت اینکه جهل دارد و نادان است ؛ گناه می کند .
2_ در مرتبه ی دوم چون عقوبت گناه را نمی فهمد ، باز آن گناه را تکرار می کند .
3_ با تکرار و مداومت بر گناه ، کم کم با آن گناه ، انس می گیرد و به آن مشغول می شود .
4_ شیطان ، گناه را در نظرش جذّاب و شیرین جلوه می دهد و قرین و همدم او می شود .
5_ کم کم او با میل و رغبت خودش در آن گناه زندانی می شود و از این زندانی شدن هم ناراضی نیست .
6_ عقلش نمی رسد که در کجا زندانی شده و فهم و ادراک هم ندارد که باید کمک بخواهد .
7_ در این زمان گناه جزء ملکات او می شود و او دیگر حاضر نیست آن گناه را ترک کند.
8_ دیگر نه پند و اندرز به گوشش نمی رود ، و نه می تواند از عالم گناه خارج شود
در ادامه مطلب با ما همراه باشید ....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
بچه ی یک ساله ای که نقاشی کردن بلد نیست و فقط کاغذ را خط خطی می کند ؛ در مقابل دختر هفت ساله که وقتی نقاشی او را می بیند ؛ دائم به او ایراد می گیرد .
یعنی وقتی به او می گوید گل بکش ، خط می کشد. وقتی هم می گوید خانه بکش ، باز هم خط می کشد. لذا به او عیب می گیرد .
یعنی این را عیب می بیند ، که ایراد می گیرد . اما مادر وقتی به نقاشی بچه ی یک ساله نگاه می کند ؛ آن را عیب نمی بیند ؛چون نقص و ناتوانی او را ادراک می کند و استعداد او را در همین حد می بیند و می یابد
که او بهتر از این را نمی تواند بکشد .همچنین مادر ، این ناتوانی را در دختر هفت ساله اش هم می یابد ؛ چون می بیند خانه ای که او هم کشیده ، خانه نیست و مادر این را هم عیب نمی بیند ؛ بلکه شدت و ضعف ناتوانی را
در آنها ادراک می کند . انسان تا زمانی که کوتوله فکر می کند و سطح فکرش پایین است ؛همیشه عیب دیگران را می بیند و از آنها ایراد می گیرد ؛اما وقتی ادراک و معرفت و شعور او نسبت به انسان و انسانیت و
جهان اطرافش بالا رفت وبه بصیرت و بینش درستی دست پیداکرد ؛ دیگر نقص دیگران را عیب تلقی نمی کند ؛ بلکه ضعف و ناتوانی اشخاص را ادراک می کند و
می یابد که این فرد ، نقص کم دارد و دیگری همین نقص و ضعف را بیشتر دارد ، لذا وقتی با این نگرش به دیگران می نگرد ؛نه تنها از آنها ایراد نمی گیرد و باعث هرج و مرج نمی شود ؛
بلکه دلسوزانه به دنبال رفع کردن این نقص است . ...در ادامه مطلب با ما همراه باشید...
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
تو وقتی خودت صاحب یک بچه ی وافعی هستی که باید او را نوازش و مراقبت کنی ؛ اما در شبانه روز به عروسکت مشغولی و او را نوازش می کنی و متوهّمانه به او آب و غذا می دهی و
بچه ات را رها کرده ای ؛ باید انتظار این را هم داشته باشی که این بچه ، فردا رشد کافی و لازم را نخواهد داشت و این کمبود محبت امروز را فردا ، از کاسه ی دیگران گدایی خواهد کرد.
فردای قیامت ، هرکس بر سفره ی خود میهمان است . یعنی همان ضرب المثل معروف که امروز تو هر چه کاشتی ؛ فردا آن را درو می کنی . پس امروز در طول شبانه روز
ببین در کدام سمت و سویی ! و به کدام کودک خود غذا می دهی ؟ آیا کودک جسم را می پرورانی و کودک جان را رها کرده ا ی ؟ که در این صورت فردا بیچاره ای ! چرا و به چه دلیل ؟ !
به دلیل اینکه اگر تو امروز با حماقت فقط و فقط به کودک جسم پرداخته ای و از کودک جانت غافل بو ده ای ؛ خب عزیز من ! کودک جسم تو متعلق به دنیاست و
به عالم ماده و طبیعت تعلّق دارد ؛ غذای او از طبیعت است و در طبیعت رشد می کند و بزرگ می شود و در آخر در همین طبیعت و در خاک دنیا باید بماند و
تو نمی توانی آن را با خود به عالم بالا ببری ؛ چون جسم از ماده است و ثقل و وزن دارد و فانی می شود و بقا ندارد . تو امروز اگر قدری از جوانی ات عبور کرده باشی ؛
وقتی به پشت سرت نگاه می کنی و گذشته ات را می یابی ؛ می بینی که با گذشت زمان چقدر انرژی ها از دست داده ای و
ضعف و ناتوانی خودت را و زوال و نابودی جسم را در سفیدی مو و درد مفاصل و غیره و ذلک می بینی ؛
خودت را (خود عالی ) را که نمی توانی گول بزنی ؛ او می داند که جسم فانی است ! هرچند که تو او را آنقدر غرق در طبیعت کنی که این فانی بودن را فراموش کند ،
اما به هر حال......... چند صباحی دیگر باید به ناچار و از روی جبر این جسم را رها کنی و در خاک دنیا دفن کنی و به اتّفاق کودک جانت تشریف فرما به عالم بالا شوی .
پس فقط و فقط تو می توانی کودکی که با جان تو آمیخته است را با خود به عالم معنا ببری . حال چقدر تو او را پرورانده ای و....
در ادامه مطلب به همراه ما باشید...
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
تا رسیدن به خود عالی و آن فیض مقدس !
از کجا باید رفت ؟! از کدام جاده و راه ؟
از کدام سو به آن وادی راه باید رفت ؟
جاده مه آلود و من با پای لنگ
با قدم های چنین سست ،
بدون مرکب راه ، تا کجا باید رفت ؟
از سماء تا به ثری ، پرت شدم
من به این خانه ی تن !
از کجا تا به سماء باید رفت ؟
تا رسیدن به سماء ،
توشه ی راه می خواهد
از کجا توشه ی راه بردارم ؟!
تا به آن خانه ی خضرای وجود ،
تا کجا ... باید رفت ؟!
شعر از ایرانمنش
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
گندم برای اینکه آرد شود ؛ باید فشار بکشد یعنی محال است بدون فشار بتوان گندم را آرد کرد . بعد از پایان این مرحله اگر میل دارد به رتبه ی بالاتر برود و می خواهد به پختگی برسد باید علاوه بر آن فشار ، با اراده و بارغبت به
آتش رود ، چون پخته شدن = با سوختن است .
نمی شود بدون آتش ، پخته شود .
انسان در ابتدای سلوک و وارد شدن به عالم معنا ؛ باید فشار ابتدایی را بپذیرد و آن را تحمّل کند . زمانی که وجودش در این فشار کشیدن ها رشد کرد و بالا رفت ، اگر می خواهد به مرتبه ی بالاتر وجودش و به پختگی برتری
برسد ؛ باید بعد از این فشار ، در لابلای آتش مصیبتها و دردها ، پخته شود تا بالا رود و عروج کند . نان بعد از پخته شدن قرب پیدا می کند و انسانها برای بدست آوردن آن ، صفّ می کشند و آن را خریداری می کنند تا بخورند ، چون نان بعد از پخته شدن قابل خوردن می شود و قابلیت پیدا می کند که با انسان همراه شده و با خون او یکی شود .
انسان بعد از عبور از بلاها و فشارها و بعد از پخته شدن با ولیّ همراه می شود و ....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
شما وقتی به یک سفر ده روزه به مشهد مقدس سفر می کنید و در مسافرخانه ، اتاقی را برای اقامت به امانت می گیرید ؛ هر زمان که می خواهید از مسافر خانه خارج شوید ؛ طبیعتا کلید را به صاحب مسافر خانه می دهید و باز در زمانی که برگشتید آن را تحویل می گیرید ، این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید تا زمانی که هنوز مدت ده روزتان تمام نشده ، ادامه دارد ....
لذا در بین این مدت شما هر زمان که مراجعه کنید ؛ کلید را به شما می دهند ، اما روز آخر بعد از خداحافظی و تصفیه حساب وقتی کلید را برای آخرین بار به صاحب مسافر خانه تحویل می دهید تا به وطن برگردید... احساس می کنید چقدر زمان به سرعت گذشت و باید برگردید .
حال بعد از تصفیه ، اگر دلتان بخواهد فقط یک روز یا یک ساعت دیگر در آن اتاق ساکن شوید و دوباره آن کلید را بخواهید ؛ آیا باز کلید را به شما می دهند ؟ نه هرگز !
انسان ها به مدت محدودی در این دار دنیا و در این مسافر خانه ی دنیا آمده اند و تا وقت و مدتی معلوم و معین شده به آنها اجازه ی اقامت در این دار دنیا را داده اند ؛ کلید یک خانه از این مسافر خانه ، فعلا در دست توست . هر روز که به پایان می رسد و شب فرا می رسد ؛ همه باید آن کلید روح را تحویل صاحب خانه دهیم . یعنی زمانی که خواب به چشمانت می آید و تو
باید آن روحی که به امانت گرفته ای را موقتا به صاحب آن تحویل دهی و فردا صبح با روشن شدن زمین ( زمین وجودت ) دوباره آن را از او تحویل بگیری . این تحویل دادن و تحویل گرفتن کلید روح هر روز و شب تا زمانی که هنوز مدت تو به پایان نرسیده همچنان ادامه دارد ....
لذا در بین این مدت باقی مانده شما هرزمان که از خواب نازتان بیدار شدید ؛ او با مهربانی تامّ روح گران قدر را که تا امروز قدر آن را ندانسته ای ؛ باز به تو می بخشد و تو باز با غفلت آن را تحویل می گیری بدون کوچکترین سپاس !! ! مجددا شب می شود و تو بدون هیچ گونه بهره برداری او را چه آسان تحویل می دهی ؛ بدون آنکه بدانی آیا فردا صبح باز هم آن را به من تحویل می دهند ؟
بله در هر روز و شب تو مفت و مجانی گوهری گرانقدر را در غفلت ، تحویل می گیری و تحویل می دهی تا.....
تا پایان اقامت تو در این مسافر خانه ی دنیا فرا رسد و روح را به تمام و کمال از تو می گیرند و دیگر در آن بازگشتی نیست ، چون تو با دنیا تصفیه کرده ای ، لذا باید به وطن برگردی .............و دیگر حتی به اندازه ی یک چشم بر هم زدن هم به تو اجازه ی ماندن نمی دهند ؛ پس امروز را دریااااااااااااااااب !
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک حیوان که دائم سرش رو به پایین است و مشغول چریدن است ، فقط جلوی پای خودش را می بیند ؛ دائم دهانش رو به پایین باز است و دنبال غذا می گردد تا بخورد . یعنی در تمام روز از صبح که چشم باز می کند ، تا شب
در این مشغول است . وقتی هم غذایی بیابد آنقدر می خورد تا سنگین شود ؛ بعد خودبخود در خوابی عمیق فرو می رود و بعد از بیداری باز سرش رو به زمین است و دنبال غذا می گردد . لذا این خو کردن و انس با طبیعت او را
در همین وضعیت رو به پایین نگه می دارد تا زمانی که او را به کشتارگاه می برند و کارد را بالای سرش می بیند . البته کمال گوسفند در همین است و مآموریت او در زمین همین است که فربه شود تا با خون و گوشت
انسان عجین شود . این مثال فقط برای درک بهتر مطلب است که گوسفند ، حیوان است و به اقتضای حیوانیتش فقط باید بچرد و بخورد .
خداوند تمام موجودات زمین را در چهار گروه خلق کرده : 1- جماد 2- نبات 3-حیوان 4- انسان
جماد مانند سنگ که حرکت ندارد و نبات مانند سبزه و گل که از جماد بالاتر است چون حرکت و رشد دارد . حیوان مانند گوسفند که از نبات بالاتر است چون علاوه بر حرکت و رشد ، قوّه ی غضبیه و شهویه دارد و می تواند
بدود ، به ما حمله کند . و انسان که از حیوان بالاتر است ؛ چون علاوه بر حرکت و رشد نباتی و حیوانی و قوّه ی غضبیه و شهویه ؛ دارای عقل است و با فعال کردن عقلش میتواند به تمام عوالم وجودش دست پیدا کند .
متأسفانه امروزه اکثریت آن را راکد رها کرده اند ، لذا مرتبه ی آنها از حیوان هم پایین تر آمده . انسانی که انسانیت خویش را فراموش کرده و به زندگی حیوانی خود خو کرده ، آنقدر سرش را در طبیعت فرو کرده و آن خود
عالی را در این آغل دانی تن اسیر کرده که به مرور زمان .......... در ادامه مطلب با ما همراه باشید .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
مورچه ای بر صفحه ی کاغذی قدم می زد ؛ ناگاه در برابر دیدگانش جوهری بر کاغذ چکانده شد و
خطی نوشته شد .مورچه با کنجکاوی دنبال نویییییییییییییییسنده می گشت !!
و کنجکاو بود بداند این کلمات چگونه ایجاد شدند ؟ ! در اول چشمش جوهر را دید و
گفت این کلمات را جوهر نوشته ،بعد به دنبال جوهر ؛ خودنویس را دید که جوهر از آن می ریزد ،
گفت : نه ! این نوشته از قلم است . بعد به دنبال قلم حرکت کرد و دستی را دید
که قلم را حرکت می دهد ؛ گفت : پس این نوشته از دستی است که قلم را حرکت می دهد ؛
بعد با دقّت بیشتری سر بالا کرد و دید این دست به شخصی وصل است ، گفت : فهمیدم ؛
این نوشته را شخص با دستش به وسیله ی قلم می نویسد .
بعد فکر کرد و ... ساعت ها فکر کرد و بر اثر اندیشیدن ، بصیرت پیدا کرد و دید که شخص هم
خودش به تنهایی قادر به نوشتن نیست و دریافت که شخص هم صاحب روحی است
که امورات جسم را تدبیر می کند و حرکت جسم از روح است ؛ پس اوست که می نویسد !
بعد دوباره و سه باره در تفکری عمیق فرو رفت و با بصیرت دل دریافت که در پشت پرده خبرها است ! !!
و................. این روح هم به قادر مطلق و به قدرت لایزال الهی وبه سرچشمه ی وجود وصل است و
از آنجاست که جان می گیرد و به جسم هم جان می بخشد .
پس این نوشته را او که " هو المتکلم " است به روح تعلیم می دهد و روح به جسم منتقل می کند ،
و جسم به دست نیرو می دهد و دست به وسیله ی قلم و جوهر می نوسد .
و این مطالب نوشته می شود ......... در ادامه مطلب با ما همراه باشید .
برچسبها:


















